25 آذر 1388 / 28 ذی الحجة 1430 / 16 دسامبر 2009

استاد نصرالله زرين پنجه ازمشهورترين نوازندگان تار دار فاني را وداع گفت. زرين پنجه از13سالگي آموختن تاررا آغازكرد و ازآن پس با جديت تمام درراه يادگيري كوشيد. او ازدانش بزرگاني چون مرتضي هاني داوود، يحيي اززرين پنجه و علي اكبر شهنازي استفاده كرد و بعد ازآشنايي با استاد موسي معروفي ازرديف‎هاي ايشان فيض كامل برد. زرين پنجه مدتي ازموسيقي كناره گرفت اما بعد از تأسيس كلاسهاي هنرستان موسيقي دوباره شوقي يافت و به تعليم پرداخت. استاد زرين پنجه سالها با راديو همكاري كرد و رهبراركستر سازهاي ايراني راديو بود. ايشان همچنين درتدريس كتابهاي تارو سه تار ازانتشارات هنرستان موسيقي ملي سهم بسزايي داشت.
پس از گسترش جنگ تحميلي عراق عليه ايران و به موازات افزايش پيشروي نيروهاي اسلام در مواضع دشمن بعث، اقدامات آمريكا عليه ايران با هدف جلوگيري از پيروزي جمهوري اسلامي و شكست عراق تشديد شده و وسيع‏تر مي‏گشت، زيرا پيروزي ايران بر عراق براي آمريكا غيرقابل قبول بود. از اين رو، علاوه بر ارسال تسليحات پيشرفته نظامي به عراق، كمك‏هاي اطلاعاتي آمريكا به عراق از سال 1359 ش آغاز شد و در سال‏هاي پاياني جنگ نيز بيش از هر چيز ديگر مورد نياز و درخواست حزب بعث بود. در اين زمان، عراق از سازمان سيا اطلاعات فوق‏العاده محرمانه‏اي از مراكز استراتژيك ايران دريافت نمود. همچنين سازمان جاسوسي آمريكا، سيا، بارها عراق را در حمله به تاسيسات اقتصادي و حياتي ايران تشويق كرد و در حمله هواپيماهاي عراقي به تاسيسات و مناطق مهم كشور، با آنان هماهنگي نمود.
آيت‏اللَّه حاج سيدمحمدحسن بن ميرسيدعلي ميرجهاني طباطبايي اصفهاني، در سال 1280 ش برابر با 1319 ق در يكي از روستاهاي اطراف اصفهان ديده به جهان گشود. وي پس از فراگيري علوم پايه، به نجف اشرف عزيمت نمود و از محضر آيات عظام: آقا ضياءالدين عراقي، سيدابوالحسن اصفهاني، شيخ عبداللَّه مامقاني و ميرزاي ناييني بهره جست و به مدارج عالي علمي رسيد. آيت‏اللَّه ميرجهاني پس از آن به خواست پدر به اصفهان بازگشت و به انجام امور ديني پرداخت. اين عالم بزرگوار پس از درگذشت پدر و مدتي اقامت در مشهد مقدس، در تهران ساكن گرديد و به تبليغ، هدايت، ارشاد مردم و تأليف و تصنيف پرداخت. آيت‏اللَّه ميرجهاني در علوم غريبه اطلاعاتي عميق داشت. هم‏چنين طبع روانش او را قادر ساخته بود تا در مدح معصومين(ع) به عربي و فارسي به نيكويي شعر بسرايد. آثار چندي از اين عالم رباني به جاي مانده است كه مِصباح‏البلاغه، كُنوزُالحِكَم و فُنون‏الكَلِم و ديوان اشعار از آن جمله‏اند. اين محدث و خطيب بزرگوار سرانجام در بيست و پنجم آذر 1371 ش برابر با بيست‏ويكم جمادي‏الثاني 1402ق در نودويك سالگي در اصفهان رخت از جهان فرو بست و در جوار مقبره علامه مجلسي در كنار مسجد جامع اين شهر به خاك سپرده شد.
« اِبن حَجَرعَسقَلاني» فقيه، محدث و مورخ بلندپايه مصري درگذشت. او همچنين شاعري توانا بود. ابن حجراز10سالگي سفري طولاني را آغازكرد و هرجا فقيهي مي‎يافت بي درنگ به ديدارش مي‎شتافت و ازمحضرش بهره مي‎برد. ابن حجردرآغازتدريس، درمدارس متعددي همچون صالحيّه و منصوريّه جلسات درس داشت و شيفتگان درسهاي او بويژه فقه و تفسيربسياربودند. ازآثارابن حجر«تاريخ اَبناءُ الغمرو لِسانُ الميزان و فَتحُ الباري في شرحِ حديثِ البُخاري» را مي‎توان نام برد.
ستارخان ملقب به سردارملي ازرهبران مبارزو آشتي ناپذيرنهضت مشروطه براثرجراحت ناشي ازاصابت گلوله به شهادت رسيد. ستارخان روحي بلند و بي‎تاب داشت و ازحاكمان و زمامداران ستمگرو بي كفايت قاجاريه كينه‎اي عظيم دردل داشت. اوبا باقرخان كه مجاهدي آزاديخواه بود همنوا شد و پس ازمدتي با فتح شهرهاي متعدد، به طرف تهران حركت كرد. ستارخان درفتح تهران با مجاهدان جنوب ايران و گيلان همكاري و سرانجام جان خود را دراين راه نثاركرد. مخالفان نهضت مشروطه ستارخان و همراهانش را درباغي نزديك تهران به گلوله بستند و ستارخان چند روز بعد شهيد شد و پيكرش درباغ طوطي حرم حضرت عبدالعظيم(ع) به خاك سپرده شد.
شِبلي نعماني ازنويسندگان كشورهندوستان درگذشت. او درتاريخ و فلسفه دانشمندي بزرگ بود و به سبب داشتن قريحه شاعري، اشعاربسياري نيزسروده است. شبلي براي تحصيل علم مسافرتهاي بسياري كرد و بعد ازبازگشت به وطن دركالج علي گربه تدريس پرداخت. وي همچنين براي آگاه كردن مسلمانان هندي مجله‎اي بنام«اَلنَّدوَه» دايركرد. ازآثارشبلي نعماني«شِعرُ العَجَم، مقالات شبلي و ديوان شبلي» را مي‎توان نام برد.
پس از واقعه‏ي كربلا و شهادت امام حسين (علیه السّلام) و ياران و نيز اسارت اهل‏بيت، عده‏اي از مردم مدينه جهت آشنايى با رويّه و رفتار يزيد بن معاويه راهي شام شدند. آنان، زماني كه به شهر بازگشتند براي مردم مدينه از فسق و فجور يزيد گفتند. مردم مدينه نيز كارگزار يزيد، عثمان بن محمد بن‏ابي‏سفيان و مروان بن حكم و ساير امويين را از مدينه بيرون كردند و با عبداللَّه بن حنظله، بيعت نمودند. چون اين خبر به گوش يزيد رسيد، مسلم بن عُقبَه معروف به مجرم و مُسرف را با لشكري فراوان به سوي مدينه فرستاد. لشكر شام در سنگستان بيرون مدينه معروف به "حرّه" كه در يك ميلي مسجدالنبي(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار دارد، با مردم مدينه وارد جنگ شد. مردم مدينه پس از دادن كشته‏هاي فراوان به مدينه گريختند. لشگر شام نيز در تعقيب آن‏ها وارد مدينه شدند. مسرف بن‏عُقبه به مدت 3 روز جان و مال و ناموس مردم مدينه را براي لشگر خود حلال نمود و لشكريانش نيز از هيچ جنايتي (حتي زنا در مسجدالنبي) فروگذار نكردند. مسرف بن‏عقبه در مدينه كاري را براي يزيد انجام داد كه "بُسر بن اَرطاة" پيش از او در حجاز و يمن براي معاويه انجام داده بود. چند روز پس از اين واقعه، مسرف بن عقبه در راه مكه و در پي جنايتي ديگر به دَرَك اَسفَل شتافت. حمله‏ي سپاهيان يزيد به كشتن شدن بيش از ده هزار نفر انجاميد و به واقعه‏ي حره معروف گشت.
ملاهادي سبزواري فرزند ميرزا مهدي طبيب از خانواده‏اي متمول و اعيان سبزوار بود كه در سال 1212 ق به دنيا آمد. پس از فوت پدر و در سنين كودكي، تحت مراقبت ملاحسين به كسب معلومات مقدماتي پرداخته و جهت فراگيري حكمت اشراق به اصفهان مهاجرت نمود. ملاهادي درمحضر استاداني چون آخوند ملااسماعيل اصفهاني، آخوند ملاعلي نوري و آقا محمد علي نجفي كسب فيض نموده و به مدت 5 سال به تدريس فقه و اصول مشغول گرديد. آن گاه پس از سفر حج به سبزوار مراجعت و به تدريس حكمت پرداخت. آوازه‏ي شهرتش موجب گشت كه تشنگان چشمه‏ي حكمت از اقصي نقاط دنيا به سبزوار آمده و از محضر او بهره گيرند. اين شخصيت برجسته و اكسير بي‏نظير حكمت، علي‏رغم تمّول خانواده، زندگي را در كمال زهد و قناعت سپري كرد و در كسوت تجرد، رنگ علايق را از لوح دل سترد. وي هيچ‏گونه رياستي - حتي پيش نمازي - را نپذيرفت. حاج ملاهادي سبزواري مشهورترين فيلسوفي بود كه قرن سيزدهم هجري به خود ديده و در بين متفكران، مقام ارجمندي داشت. از اين بزرگوار حدود 36 كتاب و رساله بر جاي مانده كه از آن جمله اسرارالحكم، اصول دين، اسرارالعباده، الجبر و الاختيار، حواشي بر اسفار ملاصدرا، زبده الاصول شيخ بهايي، غررالفوايد (منظومه) و هدايه المسترشدين را مي‏توان نام برد. سرانجام اين عالم بزرگ در زادگاهش در 78 سالگي بدرود حيات گفت و در همان جا به خاك سپرده شد.
مردم قبرس نهضت استقلال طلبانه خود را برضدّ دخالتهاي دولت تركيه آغاز كردند. قبرس جزيره‎اي واقع در مديترانه خاوري است كه ازقرن شانزدهم ميلادي تحت سلطه عثماني قرارگرفت و اين سلطه تا ‎آغاز جنگ جهاني اول درسال 1914ميلادي ادامه يافت. دراين سال عثماني با آلمان متحد شد و انگلستان قبرس را به تصرف خود درآ ورد و درسال 1925ميلادي آن را مستعمره خود اعلام كرد. ازآن پس ميان قبرسي‎هاي يوناني نژاد و ترك نژاد درگيري شدت يافت و سرانجام دراوت1960ميلادي قبرس بصورت جمهوري مستقل و عضو جامعه مشتركُ المنافع شناخته شد.
سامِرسِت موآم نمايشنامه نويس و اديب انگليسي در91سالگي درگذشت. موآم دررشته فيزيك تحصيل و تحقيق كرده بود اما به علت علاقه زياد به ادبيات، نويسندگي اختيار كرد و آثار مهم و ارزشمندي خلق كرد. «لبه تيغ و ماه و شش پني» ازآن جمله اند.
اسكندر مقدوني فرزند فيليپ مقدوني، پادشاه بزرگ و مقتدر يونان، در شانزدهم دسامبر 356 سال قبل از ميلاد مسيح(علیه السّلام) به دنيا آمد. اسكندر در شانزده سالگي ولي‏عهد كشور مقدونيه شد و دو سال پس از آنكه در 18 سالگي مقام سرداري كشورش را به دست آورد، در 20 سالگي بر اريكه سلطنت تكيه زد. او از دوران كودكي داراي جسارت و قوت اراده‏اي بي‏مانند بود و تحت تعليم ارسطو، حكيم شهير يوناني قرار گرفت. هر چند اسكندر، با فراستْ، دروس ارسطو را مي‏آموخت اما با آراء و عقايد ارسطو درباره آزادي‏خواهي و دموكراسي مخالفت مي‏كرد و معتقد بود كه بهترين طرز حكومتْ، همان حكومت فردي و استبدادي است. اسكندر پس از به دست گرفتن قدرت و سركوب شورش داخلي، با لشكر نيرومندي به سمت شرق يورش برد و وارد آسياي صغير شد. او از آن پس سه بار با سلسله هخامنشيان در ايران جنگيد و در هر سه بار آنان را شكست داد كه به انقراض و فروپاشي هخامنشيان انجاميد. وي سپس دستور داد كاخ شاهنشاهي ايران در پرسپوليس موسوم به تخت‏جمشيد را آتش زنند و آن‏جا را غارت كنند. اسكندر در اين مسير، شام و مصر و آسياي صغير را به تصرف در آورد و خود را شاهنشاه ايران نيز ناميد. در اين زمانْ، امپراتوري اسكندر مقدوني از درياي اژه در تركيه امروزي تا حوضه سند در شبه قاره هند و از صحراي ليبي در شمال افريقا تا درياي خزر در شمال ايران گسترده بود و بدين ترتيب توانست در مدت ده سال بزرگ‏ترين امپراتوري عصر را تدارك ببيند. با اين حالْ بر اثر تهاجم سپاهيان اسكندر زندگي و حقوق مردم به شدت آسيب ديد و آزادي‏هاي مذهبي و اقتصادي رخت بربست. اسكندر در اين ميان تنها به جهانگيري و جهانشاهي مي‏انديشيد و براي رسيدن به اين هدف از هر گونه قتل و غارت و از بين بردن آزادي ملت‏هاي مغلوب ابايى نداشت. از سوي ديگر، سياست‏هاي نظامي‏گري اسكندر و سردارانش، يونان و جامعه ايراني را به انحطاط كشاند و دوره‏اي سخت را بر همگان تحميل كرد. اسكندر يكي از بزرگ‏ترين سرداران جهان بود و جواني دلير و متهور به شمار مي‏رفت. وي در عين حال كه مي‏خواست آداب و رسوم يونان را بر ايران تحميل نمايد، خود به فرهنگ ايراني روي آورد و به لباس شاهان هخامنشي درآمد. با اين حالْ، برخي او را مردي حكيم و حتي پيامبر دانسته‏اند و او را مطابق با ذوالقرنين كه در قرآن آمده، برشمرده‏اند. اسكندر همواره به كشور گشايي خود ادامه داد تا سرانجام پس از مدت ده سال كه از كشور خود دور بود، در 28 ژوئن 323 قبل از ميلاد بر اثر مي‏خوارگي فراوان در 33 سالگي درگذشت. چون اسكندر فرزندي نداشت، پس از او متصرفاتش بين سرداران او تقسيم شد و امپراتوري عظيم او از هم پاشيد.
ناپلئون بُناپارت، امپراتور فرانسه در 22 ژوئن 1812م با ارتشي مجهز به روسيه حمله كرد اما پس از برخورد با سرماي كشنده، بيماري و گرسنگي، مجبور به عقب‏نشيني شد. در اين ميان سربازان او به شدت از اثرات سرماي جان‏گداز روسيه صدمه خوردند به طوري كه از 530 هزار سرباز فرانسوي، فقط 32هزار نفر جان سالم به در بردند در حالي كه از ارتش 120هزار نفري روسيه، تنها 40 هزار نفر جان خود را از دست داده بودند. ناپلئون پس از اين شكست با شتاب به پاريس بازگشت تا پول لازم را براي حملات بعدي خود فراهم آورد. اما اين ماجراجويي تحقيرآميز، ديگر كشورهاي رقيب فرانسه را تحريك كرد تا در حال ضعف به ارتش فرانسه يورش برند و امپراتور فرانسه را سرنگون سازند.
اول نيپْكو، مخترع آلماني در 16 دسامبر 1860م در خانواده‏اي فقير و پرجمعيت در آلمان به دنيا آمد. آمد. وي با اراده و پشتكار راسخ خود، تحصيلاتش را تا پايان دوره دانشگاه در رشته فيزيك ادامه داد. او براي اختراع وسيله‏اي جهت متحرك كردن تصوير، تحقيقات و مطالعات بسياري انجام داد. پاول نيپْكو، در اين زمينه موفق شد تا دو عيب عمده از دستگاه‏هاي انتقال تصوير را برطرف سازد. اول آن كه صدا را انتقال دهد، دوم اين كه طريقه نمايش پي در پي عكس‏ها را كشف نمايد. وي در اين راستا موفق شد عكس‏ها را به امواج تبديل كند و زمينه ارسال آنها به نقطه‏اي ديگر را فراهم سازد. دستگاه ابداعي نيپكو در پنجم نوامبر 1907م كامل شد و به صورت موفقيت‏آميزي اقدام به ارسال صدا و تصوير نمود. پاول نيپكو جز پنج سال پايان زندگي خود، با رنج و زحمت و سختي دست به گريبان بود تا اينكه سرانجام در 20 مارس 1940م در هشتاد سالگي درگذشت.
جورج سانْتايانا، شاعر، نويسنده و فيلسوف معروف اسپانيايى - امريكايى در شانزدهم دسامبر 1863م در مادريد اسپانيا به دنيا آمد. وي در نه سالگي به امريكا سفر كرد و در آن‏جا در دانشگاه هاروارد به تحصيل پرداخت. سانتايانا مدت‏ها در امريكا به تنهايى و ناراحتي مي‏زيست و عاقبت در سال 1913م پس از اقامت 31 ساله در امريكا به برلين رفت. وي در برلين فلسفه يونان را فرا گرفت و سپس در كمبريج انگلستان، اين مطالعات را ادامه داد. سانتايانا در نهايت پس از چند سال تحقيق و تدريس، در ايتاليا اقامت گزيد و دِيرنشيني، منزوي گرديد. وي اگرچه شاعري بود كه عالمانه مي‏سرود اما به خاطر فلسفه، دست از شاعري برداشت. فلسفه سانتايانا مخلوطي از فلسفه افلاطون و عقايد كاتوليكي است. هر چند وي به نظريه وحدت وجود اعتقادي نداشت و تاكيد مي‏كرد كه خدايى وجود ندارد اما بر اين عقيده بود كه اديان، قصه‏هاي زيبايى هستند، ايمان داشتن به خدا خوب است و نبايد نسبت به افسانه‏هاي اديان انتقاد نمود. اين عقايد، نتيجه دستگاه فلسفي نااستوار اوست، چرا كه مي‏خواست با چشم باز، خواب ببيند و از دنيا كناره‏گيري كند بدون آن كه آن را دشمن بدارد. سانتايانا يك ماتِرياليست و ماده‏گرايى به تمام معناست كه ماده را بنيان هستي و همه پديده‏ها را محصول آن مي‏داند. او به جاودانگي عقل ايمان دارد و گرچه فيلسوفي است مادي، اما تعريف كاملي از ماده كه مبناي عقيده‏اش باشد، ندارد. سانتايانا در آثاري كه در اواخر عمرش پديد آورد، تاثير ايمان به ناشناختن در دنياي كاملا مادي و زندگي بشري را مورد تاكيد قرار داده است. آثار او به علت وسعت نظر و استادي در نويسندگي، خوانندگان فراواني داشته است كه برخي از آن‏ها عبارتند از: حيات عقل، قلمرو روح، قلمرو ماده و احساس زيبايى. كتاب‏هاي سانتايانا به غير از "آخرين پيرايش‏گر" مقبوليتي نيافتند. روي هم رفته، او از گمنامي ادبي خويش اندوه‏گين بود. با اين حال، مي‏گفت: حُسن اندوه و حسرت آن است كه، گذران است. طبيعت با دلخوشيِ احمقانه‏اي كه زندگي نام دارد، ما را لحظه‏اي سرگرم مي‏سازد و سپس به خواب فراموشي فرو مي‏بَرَد. پس بياييد از آن يك لحظه بيداري، بهترين استفاده را بكنيم. بدبختي‏هاي زودگذر آن را فراموش كنيم و شادي‏هاي زودگذر آن را غنيمت شماريم و سپاس بداريم. بالاخره، براي تولد و مرگْ، راه چاره‏اي نيست جز آن كه از حدّ فاصل اين دو بهره بگيريم. ولي طوري بهره برگيريم كه شادي ما مايه تلخ‏كامي همسايه‏مان نشود. سانتايانا در يكي از غزل‏هاي خود نوشته است: بهشت آن است كه آدمي با همه چيز در صلح و صفا باشد. جورج سانتايانا سرانجام در 25 سپتامبر 1952م در 89 سالگي درگذشت.
قزاقستان تا اوائل قرن سيزدهم ميلادي محل سكونت اقوام مختلف بود و پس از آن به مدت بيش از 200 سال تحت حكومت مغول‏ها قرار داشت. از قرن پانزدهم قزاق‏ها در اين منطقه سكونت گزيده و به گسترش قلمرو خود پرداختند. اين منطقه در نيمه قرن هجدهم به تصرف روس‏ها درآمد و پس از انقلاب كمونيستي شوروي، به تدريج به عنوان يكي از جمهوري‏هاي پانزده گانه شوروي شناخته شد. سرانجام به دنبال فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، قزاقستان نيز در 16 دسامبر 1991م اعلام استقلال كرد. نظام سياسي حاكم بر اين كشور، جمهوري با دو مجلس قانون‏گزاري است. قزاقستان با 2/717/300 كيلومتر مربع مساحت در همسايگي چين، روسيه، ازبكستان، قرقيزستان و تركمنستان قرار دارد. جمعيت اين كشور بيش از 16 ميليون نفر بوده و پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت آن تا سال 2025م 18 ميليون نفر گردد. پايتخت قزاقستانْ، آستانه نام دارد و واحد پول آن تنگه است. قزاق‏ها سكنه بومي قزاقستان هستند و بيش از 45درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي‏دهند. بقيه جمعيت قزاقستان را ساير مليت‏ها از جمله روسي، اوكرايني و... تشكيل مي‏دهند. قزاق‏ها پيرو آيين اسلام بوده و زبان رسمي آن‏ها قزاقي و روسي است. (ر.ك: 25 اكتبر)
در 16 دسامبر 1998م روژه گارودي فيلسوف و نويسنده مسلمان فرانسوي به جرم انكار جنايت عليه بشريت در كتاب خود به نام اسطوره‏هاي بنيادين سياست اسرائيل، در دادگاه تجديد نظر پاريس محكوم شد. گارودي در اين كتاب، ثابت كرد كه صهيونيست‏ها با نازي‏ها در جنگ جهاني دوم همكاري داشتند و صهيونيست‏ها براي جلب نظر افكار عمومي به منظور ايجاد كشوري در فلسطين، كوشيده‏اند با مظلوم‏نمايى خود، جنايات آلمان هيتلري عليه يهوديان را بزرگ نشان دهند. گارودي هم‏چنين در اين كتاب، رقم شش ميليون يهودي را كه گفته مي‏شود توسط آلمان نازي قتل‏عام شده‏اند، بسيار اغراق‏آميز خواند، چرا كه كل جمعيت يهوديان در آن زمان، اين مقدار نبوده است. با محكوميت گارودي در اين دادگاه كه با فشار صهيونيست‏ها بود، آزادي بيان و قلم در فرانسه كه ادعا مي‏كند مهد آزادي است، مخدوش شد.
كشور بحرين با 694 كيلومتر مربع مساحت در جنوب غربي آسيا در منطقه خاورميانه به صورت جزايري در جنوب خليج فارس واقع شده و فاصله كمي تا سواحل قطر و عربستان دارد. جمعيت بحرين نزديك به 700 هزار نفر است كه عمدتاً از نژاد عرب و داراي دين اسلام مي‏باشند. پايتخت بحرينْ منامه نام دارد و دينار بحرين، واحد پول اين كشور است. پيش‏بيني مي‏شود كه جمعيت بحرين تا سال 2025م در حدود 860 هزار نفر خواهد بود. از اوايل قرن شانزدهم كه پرتغالي‏ها پا به بحرين نهادند، اين جزاير بارها دست به دست شده‏اند. بحرين از سال 1914م تحت‏الحمايه انگلستان بود و به عنوان پايگاه مهم نظامي در خليج فارس محسوب مي‏شد. بحرين در سال 1971م پس از يك رفراندوم مستقل گرديد و به عضويت سازمان ملل درآمد. حكومت اين كشور، پادشاهي با دو مجلس قانون‏گزاري است. (ر.ك: 15 اوت)